برنامه ریزی آموزشی از علوم مختلفی چون اقتصاد،جامعه شناسی جمعیت شناسی، آمار تعلیم و تربیت و غیره بهره می گیرد و اصطلاحاً علمی میان رشته ای به شمار میرود.
این علم میان رشته ای به درجات متفاوت از علومی که در آن دخیل اند تأثیر می پذیرد و شاید همین امر موجب شده که در خصوص تعریف آن بین دست اندر کاران این رشته اتفاق نظر وجود نداشته باشد؛ مثلاً تعاریف آن دسته از برنامه ریزانی که به تأثیر اقتصاد در برنامه ریزی بهای بیشتری می دهند با تعاریف کسانی که برنامه ریزی آموزشی را متأثر از روابط اجتماعی و آن را محصول رفتار سنجیده انسان میدانند تفاوت زیادی وجود دارد.
جرج ساخارو پولس، برنامه ریزی آموزشی را در یک قالب و چهارچوب اقتصادی قرار می دهد.
فريد من اقتصاددان معاصر، برنامه ریزی را تعامل بین تصمیماتی که در نتیجه مذاکره اتخاذ می شود، تلقی می کند.
تی یری مالان در کتاب برنامه ریزی آموزشی به عنوان یک فرایند اجتماعی، از وجود دیدگاههای متفاوت درباره برنامه ریزی آموزشی یاد میکند و در این خصوص می نویسد:
برنامه ریزی آموزشی می بایست به عنوان مجموعه ای از فرایندهای فنی عقلانی و منطقی و یک سلسله مراحل به هم پیوسته معرفی شود.
برنامه ریزی آموزشی را به عنوان یک فرایند اجتماعی نیز میتوان مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
فرآیندهای برنامه ریزی تحت تأثیر بسیاری از اعمال و عقاید عاملین دارای مسئولیتهای گوناگون در جامعه با نگرش گروههای ذی نفع که ممکن است کم یا بیش نماینده عقاید عمومی و کم یا بیش فعال و قدرتمند باشند، قرار دارد.
تعاریف برنامه ریزی آموزشی
آدمز، در مقاله ای با عنوان «گسترش مباحث برنامه ریزی آموزشی» تعاریفی چند از میان تعریفهای متعدد برنامه ریزی به شرح ذیل انتخاب کرده است:
1-برنامه ریزی، فرآیندی است که به انتخاب عقلایی یا فنی منجر می شود.
۲-برنامه ریزی،عبارت است از تهیه نقشه های زمان، مکان و همچنین علیتها درمجموعه های نوین.
3-برنامه ریزی،خط مشی تصمیم گیری است که در زمره هدایت سیاست و اعمال قدرت قرار دارد.
۴- برنامه ریزی، عبارت است از تعامل و دادوستد بین تصمیمهایی که در نتیجه مذاکره اتخاذ می شود.
۵- برنامه ریزی، در اساس یک فرایند آموزشی و یادگیری است.
۶- برنامه ریزی، سازماندهی امیدهاست.
*توجه*
برای دریافت فصل های دیگر روی لینک زیر کلیک کنید.