یکی از سطوح برنامه ریزی آموزشی سطح خرد است.
قلمرو برنامه ریزی خرد می تواند یک منطقه آموزشی یک دهستان یا چند روستا باشد.
در برنامه ریزی آموزشی خرد، به ویژه اگر قلمرو برنامه ریزی مناطق روستایی ،باشد مسائل آموزشی منطقه، با اموری مانند مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پیوند می خورد.
در چنین حالتی، برنامه ریزیهای مربوط به رشد کشاورزی پیشرفت وضع بهداشت، بهبود صنایع محلی و سرانجام توسعه فرهنگی در ارتباط با برنامه ریزیهای آموزشی انجام می شود.
معمولاً محتوای برنامه های درسی و فعالیتهای یادگیری به گونه ای طراحی می شود که این برنامه ها جوابگوی انتظارات و نیازهای مردم روستایی باشد.
روستایی که در دهه ۱۹۸۰ توجه کشورهای در حال توسعه را به خود جلب کرد جلوه ای از حرکت به سوی برنامه ریزی آموزشی خرد به شمار می رود.
جمهوری خلق چین، هندوستان و برخی از ممالک افریقایی و آمریکای لاتین از جمله کشورهایی هستند که برنامه ریزی آموزشی خرد را از سه چهار دهه پیش از این تجربه کرده اند.
زمینه های پیدایش برنامه ریزی آموزشی خرد
برنامه ریزی آموزشی کلان اعم از الگوی نیروی انسانی و تقاضای اجتماعی که تا پایان دهه ۱۹۶۰ رایجترین نوع برنامه ریزی به شمار می رفت، به دلایلی که در ذیل ذکر خواهد شد در برخی از کشورهای در حال توسعه به دلیل توفیق اندک مورد انتقاد واقع شد.
موفقیت اندک برنامه ریزی کلان دلایل گوناگونی داشت و از کشوری به کشوردیگرفرق می کرد.
به شرایط ویژه محیطی و انتظارات مردم محلی در برنامه ریزی کلان آنکه از کارگزاران محلی برای اجرای برنامه ها در سطح محلی استفاده لازم به عمل نیامد.
تمایل به عدم تمرکز در برنامه ریزی توسعه و جستجوی راه حلهای توسعه روستایی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه قوت یافت.
به تبع چنین تمایلاتی، به برنامه ریزی آموزشی خرد نیز در قالب برنامه ریزی توسعه به شیوه غیر مرکزی توجه شد و طرفداران برنامه ریزی توسعه به شیوه غیر مرکزی مدعی شدند که اگر برنامه های آموزشی نیز به ویژه برای مناطق روستایی با برنامه های توسعه کشاورزی، بهداشت، صنایع روستایی و غیره تلفیق شود؛ یعنی برنامه ها به صورت میان بخشی تهیه شود, برنامه های آموزشی می تواند جوابگوی نیازهای روستاییان و گروه های مختلف باشد.
*توجه*
برای دریافت فصل های دیگر روی لینک زیر کلیک کنید.